جملات زیبا عاشقانه

جملات آموزنده و زیبا ، جملات زیبا و کوتاه جملات زیبا عاشقانه ، جملات زیبا از بزرگان ، جملات کوتاه زیبا و پرمعنا ،جملات آموزنده کوتاه ، جملات زیبا و دلنشین جدید ، جملات زیبا در مورد زندگی

جملات زیبا عاشقانه

جملات آموزنده و زیبا ، جملات زیبا و کوتاه جملات زیبا عاشقانه ، جملات زیبا از بزرگان ، جملات کوتاه زیبا و پرمعنا ،جملات آموزنده کوتاه ، جملات زیبا و دلنشین جدید ، جملات زیبا در مورد زندگی

جملات آموزنده و زیبا

جملات زیبا و کوتاه

جملات زیبا عاشقانه

جملات زیبا از بزرگان

جملات کوتاه زیبا و پرمعنا

جملات آموزنده کوتاه

جملات زیبا و دلنشین جدید

جملات زیبا در مورد زندگی

۲ مطلب با موضوع «اشعار زیبای مولانا یا مولوی» ثبت شده است

مولوی :

پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من

سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو

وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم

چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم

ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

بی پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا

در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من

از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم

ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

گل جامه در از دست تو وی چشم نرگس مست تو

ای شاخه‌ها آبست تو وی باغ بی‌پایان من

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی

پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها

ای آن بیش از آن‌ها ای آن من ای آن من

چون منزل ما خاک نیست گر تن بریزد باک نیست

اندیشه‌ام افلاک نیست ای وصل تو کیوان من

بر یاد روی ماه من باشد فغان و آه من

بر بوی شاهنشاه من هر لحظه‌ای حیران من

ای جان چو ذره در هوا تا شد ز خورشیدت جدا

بی تو چرا باشد چرا ای اصل چارارکان من

ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من

ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۴۷
احساس اکبریان

این رخ رنگ رنگ من هر نفسی چه می‌شود

بی هوسی مکن ببین کز هوسی چه می‌شود

دزد دلم به هر شبی در هوس شکرلبی

در سر کوی شب روان از عسسی چه می‌شود

هیچ دلی نشان دهد هیچ کسی گمان برد

کاین دل من ز آتش عشق کسی چه می‌شود

آن شکر چو برف او وان عسل شگرف او

از سر لطف و نازکی از مگسی چه می‌شود

عشق تو صاف و ساده‌ای بحر صفت گشاده‌ای

چونک در آن همی‌فتد خار و خسی چه می‌شود

از تبریز شمس دین دست دراز می‌کند

سوی دل و دل من از دسترسی چه می‌شود

مولانا محمد جلال الدین رومی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۴۶
احساس اکبریان